جنبش زنان در اروپا


جنبش حق رای زنان در انگلیس

چارتیست ها جنبشی در انگلستان بود که در سالهای 1848-1838  شکل گرفت و خواسته اش حق رای برای مردان  و الغای شرط مالکیت برای نمایندگان پارلمان بود . زنان نیز با قانون حمایت از فقرا به این نتیجه رسیدند که برای رسیدن به مقاصد و خواسته های خود باید ابتدا حق رای داشته باشندو به همین دلیل وارد جنبش چارتیست ها شدند.
عده ای از زنان چارتیست نیز معتقد بودند مردان با رسیدن به حق رای می توانند از حقوق زنان نیز دفاع کنند . در هر صورت همه این زنان معتقد به مشارکت سیاسی بودند زیرا خود را جزئی از کل طبقه اجتماع می دیدند که از مصائبی رنج می برند . زنان چارتیست  طرفدار پرهیز از مشروب نیز بودند.انها به سخنرانی برای چارتیست ها  می پرداختند.در سال 1848 اولین اعلامیه حق رای زنان توسط آن نایت تهیه شد و به مجلس ارائه شد که عریضه آنها رد شد.اما زنان کانون حقوق زنان را تشکیل دادند و بر این خواسته خود پافشاری کردند.
در دوره افول جنبش چارتیست ها کانون حقوق زنان به عریضه نوشتن برای حق رای زنان می پرداخت و بر پرهیز از مشروب پای می فشردند.
گروهی از زنان در انگلیس در اواخر قرن 19 جنبشی به نام سافرجت ها به راه انداختندکه در اوایل قرن 20 به اقبال عمومی رسید.
عده ای  از زنان به خاطر موقعیت قانونی زنان متاهل گروهی را تشکیل دادندکه کمیته لندن سافرج زنان برپایه آن تشکیل شد که خواسته آن مشخصا حق رای برای زنان بود.این گروه لوایحی برای حق زنان به مجلس میفرستاد اما لوایح به بهانه هایی چون کمبود وقت و ... فراموش میشد.  
در اوایل قرن 20 که اتحادیه های کارگری گسترش می یابد برای اولین بار خواست حق رای زنان جز خواسته های اتحادیه شد که به جنبش زنان کمک کرد همچنین در سال 1880 کم کم حق رای از مردان متمکن  به مردان کشاورز و طبقه پایین و ... رسید و به این دلیل زنان تبعیض را بیشتر حس کردند.
حزب مستقل کارگر، زنان را به عنوان اعضای حزب می پذیرفت . در سال 1903 گروه کوچکی از زنان این حزب ،اتحادیه سیاسی – اجتماعی زنان را در داخل حزب پایه گذاری کردندکه هدف آن حق رای برای زنان بود.
در سال 1904 این اتحادیه راهپیمایی برای حق رای زنان  برگزار می کند که گروهی از اعضای این حزب با آن مخالفت می کنند آنان مطرح کردن این خواسته را در شرایط سیاسی آن روز درست نمی دانستند.
در سال 1906  نخست وزیر با تعدادی از اعضای اتحادیه دیدار کرد و حق رای را منوط به کابینه کرد . زنان اعلام کردند با کاندیداهای حزب لیبرال صرف نظر از موضع آنهادر مورد حق رای زنان مخالفت نمی کند( اکثریت کابینه را لیبرالها تشکیل میدادند) که این مسئله باعث جدایی اتحادیه از حزب مستقل کارگر شد. البته تعداد زیادی از زنان لیبرال و احزاب دیگر بخاطر این جدایی عضو اتحادیه شدند واستقلال  باعث گسترش اتحادیه شد.در اکتبر 1906 چند نفر از زنان بخاطر سخنرانی در مجلس دستگیر شدند و حمایت مطبوعات را جلب کردند و پس از آن زنان در اعتراض به دستگیری دست به عملیات خشونت آمیز زدند
از این پس فاز فعالیت اتحادیه تغییر کرد. آنان به آتش زدن فروشگاهها و پست و اماکن عمومی می پرداختند و عده زیادی به این خاطر دستگیر شدند و اعتصاب غذا کردند واین  باعث مطرح شدن در مطبوعات شد. زنان هر زمان که امکان تصویب لایحه حق رای زنان وجود داشت عملیات خشونت آمیز را متوقف کرده و به محض عدم تصویب، دوباره فعالیت خود را از سر می گرفتند.. شدت عملیات خشونت امیر باعث انشعاب عده ای از فعالین اتحادیه شد.
با روی کار آمدن دولت جدید در سال 1910 در مجلس کمیته ای برای اعطای حق رای به زنان تشکیل شدو لایحه ای پیشنهاد شد که در آن به زنانی که دارای خانه و مستغلات بودند حق رای داده می شد. سافرجت ها از این لایحه علیرغم مشکلاتی که داشت حمایت کردند و فعالیتهای خشونت آمیز خود را متوقف کرده و به تبلیغ برای لایحه پرداختند اما زمانی که دولت دوباره اعلام کرد به خاطر کمبود وقت بررسی لایحه به چند سال بعد موکول شده زنان راهپیمایی بزرگی برگزارکردند که با خشونت شدید مواجه شد و این روز به جمعه سیاه معروف شد.
اتحادیه دوباره فعالیتهای خشونت آمیز خودر ا شروع کرد و در سال 1914 گروه جدید سافرجت های متحد تشکیل شد که به نسبت اتحادیه روابط دموکرات تری داشت .
با شروع جنگ جهانی سافرجت ها فعالیت خود را متوقف ساخته و به کارهای خیریه برای جنگ پرداختند حتی یکی از اعضای اتحادیه به روسیه رفت تا خود را از جنگ کنار نکشد.
سافرجت های متحد به مذاکره و لابی کردن با دولت پرداختند . اتحادیه نیر دوباره فعالیت خودر ا از سرگرفت . رییس دولت خود را ناچار دید تا در مقابل زنان موضعی اتخاذ کند
بالاخره مجموعه عوامل فشار اتحادیه و مذاکره سافرجت های متحد و ساسیت های اتحادیه در زمان جنگ باعث شد در سال 1917 زنان در انگلیس با شرایطی خاص به حق رای دست یابند.
جنبش زنان در فرانسه :
در فر انسه در سه دوره جنبش زنان فعال شد.:در سال 1832در بحبوحه انگیزش انقلابی و 1848 و 1871 .
در این سال زنانی که به سوسالیست معتقد بودند بر موضوع رهایی زنان تاکید کردند  . آنان بر ایجاد پیوندی میان آزادی زنان و سوسیالیسم اصرار داشته و آزادی زنان و طبقه کارگر را جدایی ناپذیر می دانستند.
فلورا تریستان یکی از این زنان که با چارتیست ها نیز ارتباط داشت پیشنهاد ایجاد اتحادیه جهانی زنان و مردان کارگر را مطرح کرد .
در سال 1848 حق رای به مردان داده شد و اعتراض زنان را برانگیخت که اگر مردم حاکمند پس زنان نیز باید مشمول آن باشند . دوباره زنانن فعال شدند و باشگاهها و نشریاتی تشکیل دادند و ازآزادی زنان دفاع می کردند. خواسته های آنان بجز حق رای، کارگاههای خاص زنان ،اعتراض به دستمزد پایین ،دستمزد برابر برای کار در خانه و کارگاه ،تشکیل مهد کودک و رختشویخانه در کارگاهها بود.
یکی از فعالان به نام ژان دروان نیز خود را برای مجمع ملی نامزد کرد.
با کودتای لوئی ناپلئون و تبعید و مهاجرت فعالان زنان موضوع زنان دوباره کم اهمیت شد .
در  سال 1868 که فمنیست های آمریکایی اتحادیه ملی کارگری را بر آن داشتند تا به اصل دستمزد مساوی برای کارگران رای دهد مارکس درباره زنان کارگر اظهار نظر کرد.
در سال 1866 نیز ناتالی لمل عقیده فدراسیون کانون های ژان دروان ( از فعالان 1848 ) را احیا کرد و کانونی برای حقوق زنان تشکیل داد و خواستار حق کار و دستمزد مساوی و تحصیل شد . دوباره گردهمایی های زنان شروع شد اتحادیه زنان نیز در فرانسه تشکیل شد.
پس از شکست کمون و زندانی شدن سوسیالیست های سرشناس و تبعیدآنها دوره ارتجاع شروع شد هرچند زنان د ر 1878 کنگره بین المللی حقوق زنان در فرانسه را برگزار کردند.

منابع : نشریه نیمه دیگر
زنان در تکاپو-  شیلا روباتام – حشمت الله  صباغی - انتشارات شیرازه  1385