اکنون برای زنان زمان زبانی فرارسیده تا با آن شاهکارهای خود را به ریشخند بگیرند... زنان به پرندگان و راهزنان میمانند، درست همانطور که راهزنان شبیه زنان و پرنده ها هستند: آنها بر میگذرند، در میروند، از به هم ریختن نظم فضا لذت میبرند، در مختل کردن آن، زیرورو کردن اسباب و اثاثیه، جابه جا کردن ارزشها و فروپاشیدن آنها، خالی... کردن ساختارها و واژگون کردن اخلاق... در زن همواره چیزی از آن مادر خوب سخره گر هست، او با جوهر سفید است که مینویسد. الن سیکسو زنانگی در پی تسخیر موقعیت هاست، نه، تسخیر نه. به دنبال دزدیدن موقعیت های از پیش موجودِ مردانگی ست. چون موقعیت زنانهای وجود ندارد. و تسخیر تنها در مناسبات مردانهی از پیش موجود معنا مییابد. پس با دزدی این موقعیتهایی که مردانگی بر آنها چیره است میخواهد آنها را به انحرافی زنانه بکشاند. کاری که آکر در سرقتهای ادبیاش انجام میدهد... زن با غیاب شکل میگیرد/بیشکل میشود. اینجاست که به زنی میرسیم که «وجود» ندارد، همان قاره ی تاریک، همان افریقای سیکسو که روزی کریستف کلمبی زنانه فتح اش خواهد کرد شاید...
جوهر سفید
پاسخحذف23 شهریور 89 - 01:14
اکنون برای زنان زمان زبانی فرارسیده تا با آن شاهکارهای خود را به ریشخند بگیرند... زنان به پرندگان و راهزنان میمانند، درست همانطور که راهزنان شبیه زنان و پرنده ها هستند: آنها بر میگذرند، در میروند، از به هم ریختن نظم فضا لذت میبرند، در مختل کردن آن، زیرورو کردن اسباب و اثاثیه، جابه جا کردن ارزشها و فروپاشیدن آنها، خالی... کردن ساختارها و واژگون کردن اخلاق... در زن همواره چیزی از آن مادر خوب سخره گر هست، او با جوهر سفید است که مینویسد. الن سیکسو
زنانگی در پی تسخیر موقعیت هاست، نه، تسخیر نه. به دنبال دزدیدن موقعیت های از پیش موجودِ مردانگی ست. چون موقعیت زنانهای وجود ندارد. و تسخیر تنها در مناسبات مردانهی از پیش موجود معنا مییابد. پس با دزدی این موقعیتهایی که مردانگی بر آنها چیره است میخواهد آنها را به انحرافی زنانه بکشاند. کاری که آکر در سرقتهای ادبیاش انجام میدهد... زن با غیاب شکل میگیرد/بیشکل میشود. اینجاست که به زنی میرسیم که «وجود» ندارد، همان قاره ی تاریک، همان افریقای سیکسو که روزی کریستف کلمبی زنانه فتح اش خواهد کرد شاید...